[ چهار شنبه 28 آبان 1393برچسب:, ] [ 9:33 ] [ siLA 17 ]
[ ]

جنگ چیست؟

فراموش کردیم درد های نا گفته ی همسر و مادر شهیدی را که با دیدن فضای کنونی...

و فاصله های انچنانی امروز تا دیروز خون و ایثار در دلش بی صدا از دیروز میشکند...

....................................

ای کاش ....!!در همان دیروز ها جا می ماندیم....

ای کاش...!!!رسالت شهیدان یادمان نمی رفت...

ای کاش....!!فراموش نمی کردیم که ارامش امروز ارمغان خون بهترین جوانان  بود....

ای کاش...!!ای کاش اینگونه پا روی انها نمی گذاشتیم...!!!...........

ای شهید

چشمانتان راببندید تا شهر امروز ما را نبینید.....

چشمانتان را ببندید تا گامهای  لغزانمان را نبینید...

و این چنین شد در شهری  که دیگر یادی از شما نمی کنند....

....                .....

 

[ پنج شنبه 1 آبان 1393برچسب:, ] [ 20:53 ] [ siLA 17 ]
[ ]

 

وقتی روز بدی دارید همیشه یادتان باشد که کس دیگری روز بدتری داشته است،  شکرگزار داشته هایتان باشید ..

[ پنج شنبه 1 آبان 1393برچسب:, ] [ 20:13 ] [ siLA 17 ]
[ ]

به ترس از این سن ای خدااااااااااا

سلام مادر بزرگ 

کاش زنده بودی و میدیدی ...

که بالاخره بزرگترین ارزوی من براورده شده است ..

بدترین ارزویی را میگویم که یک کودک میتواند ارزو کند :

"بزرگ شدن"

.....

کوچیک که بودم...

شاید باورت نشه ولی دنیا یه جوری دیگه بود ...

قسم می خورم که راست میگم ...

خیلی چیزا الان هست که اون موقع نبود>از طرفی خیلی چیزها هم اون موقع بود که الان نیست .... ترجیح 

میدم الانی هارو نداشتم و اون موقع ها رو داشتم ...

کوجیک که بودم ...

اره ...دنیا یه جور دیگه بود..

/......

در مقابل تقدیر خداوند مثل کودکی یک ساله باش ...!

وقتی او را به هوا می اندازی >می خندی ..

چون ایمان داری که تو او را خواهی گرفت...

......

اکنون که بزرگ شده ایم...می ترسیم از حوادث ...نمی دانی ایمانمان را کجا جا گذاشته ایم....

........

گاهی دلت از سن و سالت می گیرد...

میخواهی کودک باشی ...

کودکی به هربهانه ای به اغوش غمخواری پناه می برد 

و اسوده اشک می ریزد

بزرگ که باشی 

باید بغض های زیادی را بی صدا دفن کنی...

......

دیشب میگه :بابایی فردا فلان چیز رو برام بخر .

بهش میگم :باشه

میگه :البته اگه زنده بودی !!!!

==========

با خودم می اندیشم که کودکان >در کمال صداقت و بهتر از ما به "بی اعتبار دنیا "اگاه هستند...

......

شادی

تاجی که من در کودکی

همواره بر سر داشتم ..

.......

شادی کودکانه بعداز یاد گیری دوچرخه سواری..

======

انار ترک برداشت کودک دست برد وانار ترک خورده را از شاخه چید.

کودک با خود گفت راز رسیدن همین بود ... ترک خوردن 

======

برای رسیدن .کافی است انار دل ترک بخورد....

.....

 سال های کودکی  دل ز غصه درو بود 

ماهی خیال من حوضش از بلور بود 

یک درخت سبز بود .زیر سقف اسمان 

من به گاهواره ای>گربه ای کنارمان

ناگهان شبی بلند>از سرم عبور کرد

بند گاهواره را>تاب داد و دور کرد

 برگ  های خسته را>دسته دسته باد برد

قصه های خوب را>مادرم ز یاد برد

سال ها گذشته باز>حوض خالی >اب نیست

گاهواره ام کجاست؟خواب هست و تاب نیست .

...

من 10 تا سیب دارم من 9 تاشو میخورم <چتدتا سیب میمونه ؟؟ 

ساناز کوچولو :همون یکی رو هم  ور دار بخور بدبخت سیب نخورد!!!

من.!..!!

......

ما را از کودکی به جدایی ها عادت داده اند <همان جایی که روی تخته سیاهمان 

نوشتند:خوب ها /بدها 

[ پنج شنبه 1 آبان 1393برچسب:, ] [ 20:11 ] [ siLA 17 ]
[ ]

بچه های کوبانی تنها نیستند.....

[ پنج شنبه 1 آبان 1393برچسب:, ] [ 20:8 ] [ siLA 17 ]
[ ]

حرفای دل یه پسر از زبون من..

 

 

باشد.پسرها هوس باز .دنبال گودی کمرو سایز سینه ....!!!!اما شما دنبال دل و احساس ابدی :نه ماشین و پول و چهره....!!!ما دنبال یک شب بیداری تا صبح روی تخت دو نفره...!!!

شما سرشار از احساس "بی یاد ان غریبه در شب های گذشته !!...با ما راه می رفتند و تمام حواسشان به BMW دوستمان بود !!!با ما می رقصیدند و فکرشان پیش رقص حرفه ای ان دیگری !!اخر داستان هم -دل نوشته های احساسی برای انها"ادم های بد قصه همیشه و همیشه پسرها.......!!!!!ما همه خوب نیستیم"قبول !!!!اما شما هم "همه"خوب نیستید !!!

شما فرشتگان بدون بال "نماینده های روی زمین از بهشت نیستید!!!تعداد خوب هایتان "به اندازه ی خوب های جنس مخالف  کم است !

...........من اگر قوس کمر خواستم :تو ازم ارث پدر خواستی ..........._______با احترام به تمام فرشته  های واقعی روی زمین که کمیابند اما نایاب نیستند ..

[ پنج شنبه 1 آبان 1393برچسب:, ] [ 20:3 ] [ siLA 17 ]
[ ]

کم باش ....

اصلا هم نگران کم شدنت نباش !

انکس  که اگه کم باشی گمت کند"

همانیست که اگر زیاد باشی حیفت میکند...

.......

بعضی حرفها گفتنی ست ...

بعضی نوشتنی 

وبعضی هیچکدوم .این روزها به هیچکدوم نزدیکترم...

......

چقدر کم توقع شدم ام..

نه اغوشت  را می خواهم  نه یک بوسه نه دیگر بودنت را..

مرا به ارامش می رساند..

حتی اصطحکاک  سایه هایمان ..

...

در بدرقه چشمان تو نمیتوان غربت  را فراموش کردو

کوچه سرارسر میشود از وداعی عاشقانه ....

.....

حالا اشک هایم شبیه و شده اند!

گریه که می کنم ...

نمی ایند..

.....

بزرگ راهای مهندسی  ساز مارا به هم نمی رسانند.

عشق با قوانین بیگانه  است

از بیراهه ها بیا

برای دیدن کسی که  عمریست دوست دارد!!! 

 

 

[ پنج شنبه 1 آبان 1393برچسب:, ] [ 20:1 ] [ siLA 17 ]
[ ]

حالا کی میخواد بین زن و مرد فرق بزار؟؟هیچ مردی این کار و میکنه ایششششش؟؟

[ پنج شنبه 1 آبان 1393برچسب:, ] [ 19:41 ] [ siLA 17 ]
[ ]

[ پنج شنبه 1 آبان 1393برچسب:, ] [ 19:39 ] [ siLA 17 ]
[ ]

[ پنج شنبه 1 آبان 1393برچسب:, ] [ 19:25 ] [ siLA 17 ]
[ ]

[ پنج شنبه 1 آبان 1393برچسب:, ] [ 19:23 ] [ siLA 17 ]
[ ]

[ پنج شنبه 1 آبان 1393برچسب:, ] [ 19:16 ] [ siLA 17 ]
[ ]

هر کسی می تونه این کارو بکن ؟؟

هر کسی می تونه این کارو بکن ؟؟

 

 

 

 

 

[ پنج شنبه 1 آبان 1393برچسب:, ] [ 19:6 ] [ siLA 17 ]
[ ]

[ پنج شنبه 1 آبان 1393برچسب:, ] [ 19:2 ] [ siLA 17 ]
[ ]

[ پنج شنبه 1 آبان 1393برچسب:, ] [ 19:0 ] [ siLA 17 ]
[ ]

 از زندگی متنفرم نگو چرا؟؟؟نگاه کن بفهمم...

 

[ پنج شنبه 1 آبان 1393برچسب:, ] [ 18:49 ] [ siLA 17 ]
[ ]

این جوری باید حال کرد تو هم می تونی؟؟؟ا

[ پنج شنبه 1 آبان 1393برچسب:, ] [ 18:35 ] [ siLA 17 ]
[ ]